-
روز شمار آزادی
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1384 07:56
فقط ۵ روز دیگه مونده به...
-
روز شمار آزادی
شنبه 20 اسفندماه سال 1384 07:19
۶ روز مونده به...
-
روز شمار آزادی
جمعه 19 اسفندماه سال 1384 09:49
۷ روز مونده به...
-
روز شمار آزادی
پنجشنبه 18 اسفندماه سال 1384 08:21
۸ روز مونده به...
-
روز شمار آزادی
چهارشنبه 17 اسفندماه سال 1384 09:01
۹ روز دیگه مونده به...
-
روز شمار آزادی
سهشنبه 16 اسفندماه سال 1384 08:08
۱۰ روز مونده به...
-
روز شمار آزادی
دوشنبه 15 اسفندماه سال 1384 10:28
۱۱ روز مونده به...
-
روز شمار آزادی
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 10:09
۱۲ روز دیگه.. تو گفتی گل درآید من میایم وای گل عالم تموم شد کی میایی؟
-
روز شمار آزادی
شنبه 13 اسفندماه سال 1384 16:14
خدا کنه که آزادی رو با وبلاگ من اندازه نگیرن. دو روز تمام تلفنم قطع بود. اما حالا بگم که فقط ۱۳ روز دیگه مونده به..
-
روز شمار آزادی
پنجشنبه 11 اسفندماه سال 1384 08:02
۱۵ روز دیگه...
-
روز شمار آزادی
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1384 09:24
۱۶ روز دیگه...
-
روز شمار آزادی
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1384 08:01
راستی.فقط ۱۷ روز دیگه مونده به...
-
من غلام قمرم.غیر قمر هیچ مگو
شنبه 6 اسفندماه سال 1384 19:47
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جزسخن شمع و شکرهیچ مگو سخن رنج مگو ؛ جز سخن گنج مگو ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت: آمدم ؛ نعره مزن ؛ جامه مدر ؛ هیچ مگو گفتم:«ای عشق من ازچیز دگر می ترسم» گفت « آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو» من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی؛...
-
داد بی داد...
شنبه 6 اسفندماه سال 1384 16:02
این چند بیت شعر که گمونم از شعرای فلکلور فارس یا هرمزگان باشه باعث شد من تو رستوران هتل عباسی اصفهان اشکهام بی اختیار بریزه. میگن اسبم رفیق روز جنگه مو میگویم از اون بهتر تفنگه سوار بی تفنگ قربی نداره سوار وقتی تفنگ داره سواره تفنگ دسته نقره ام رو فروختم برا دلبر قبای ترمه دوختم فرستادم.برایم پس فرستاد تفنگ دسته نقره...
-
متنفرم از این دستها.
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1384 02:49
شنیدم قراره جنگ بشه باز. باز آژیرهای رنگارنگ.باز هم بغضهای یواشکی.باز هم تا ۲۰ سال بعد مادرهای دیوانه.پدرهای سرطانی و افسرده. یه خونه بزرگ دو طبقه وسط یه باغ یادمه.تو شمال. نیمه شبه.همه خوابیدن.یه صدا اومد.شاید صدای پر زدن یه گنجشک از لای درختا بود.اما همه از خواب پریدن.دختره از خوشحالی جیغ میکشیدو پله ها رو دو تا یکی...
-
چند سال گذشته؟
شنبه 29 بهمنماه سال 1384 10:28
دیشب برگشتم.بعد از ۱۰ روز.جدی ۱۰ روز؟ مثل یه خواب بعد از ظهر کوتاه بود. اولش رفتم اصفهان.سردوبارونی بود.یه بعد از ظهر رفتم کنار زاینده رود.البته نه جای شلوغش .رفتم اونجا که نزدیک باغ پرنده هاست.۲ نخ سیگار کشیدم توسرما.یکی به جای نسترن و یکی به جای دوست تازه پیدا شده ام . تو هتل تا صبح قمار میکردیم.آشنا شدن با یه دوست...
-
امشب سه پست پیاپی
چهارشنبه 19 بهمنماه سال 1384 03:50
شمع بیارید عود بسوزید پرده به یک سو زنید از رخ مهتاب شاید این از غبار راه رسیده همان سفری همنشین گم شده باشد. یه دوست عزیز بعد از اینکه مدتی بود طلاقم داده بود رجوع کرد. امشب واقعا تکلیفمو نمیدونم .وسط اشکهام از شادی دوباره دیدن این دوست میخندم.
-
حتی اسم یه وبلاگ...
چهارشنبه 19 بهمنماه سال 1384 02:47
مست کرده بودم.بهار بود.من بودم و یه اکیپ از بچه ها.دل هممون پیاده روی میخواست.زدیم بیرون.شب بود.هوا ملس بود.بوی بهار نارنج مست ترم کرد.رفتیم تو کوچه ارمنی ها.همه پنجره ها باز بود بعضی ها رو تراسهاشون نشسته بودن.زدم زیر اواز که :دره مهتابی میشه اما گل مهتاب رو برکه های آب دلش میگیره... انقدر با انرژی و شاد این ترانه...
-
خمیازه های کشدار .سیگار پشت سیگار
چهارشنبه 19 بهمنماه سال 1384 02:06
باورتون نمیشه اگه بگم دارم میرم اصفهان!!! چند تا پست قبلیمو بخونین متوجه میشین که همین چند روز پیش آرزو کرده بودم.اما... دارم میرم اما این بار بدون نسترن.شاید تا حالا ۵۰ دفعه رفتم اصفهان اما دفعه آخر فقط با نسترن رفتم و حالا احساس میکنم بدون نسترن زاینده رود خشک میشه.شاید هم برم ببینم اثری از نقش جهان و عالی گاپی !!...
-
دیروز ۳۱ ژانویه۱محرم۱۱ بهمن حکایت اشکها و لبخندهای صابر تمام شد.
پنجشنبه 13 بهمنماه سال 1384 03:02
ie 206 havalie saat 8 shab park mikone goosheie khiaboon,shishe haye machin paiine,ranande saresho tekie dade be poshtiesandali ,sedaye ye musice faransavi ham miad ke boland dare pakhsh mishe,ie musice light,khanande dare mige:aurvoire... chand saat ranande bi harekat hamoonja mimoone,va cd player hamin tor dare...
-
لالایی برای کودکی که هرگز زاده نشد
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1384 02:09
پسرم.دختر نازم.ارام باش .مادر کنارته.ارام باش.شاید فردا یا فرداهایی نباشم اما الان کنارتم.قدر لحظه ها رو بدون .من مادرت کنارتم .زندگی از همین لحظات پی در پی درست شده.پس یاد بگیر که قدر لحظه ها رو بدونی.ارام باش عزیزم چون بهتر از کنار من جایی برای ارامش پیدا نمیکنی. دوستت دارم دلبرم .دوست داشتنی که بدون تقاضا نصارت...
-
گفته بودم بر میگردم.
سهشنبه 11 بهمنماه سال 1384 04:20
سلام به همه دوستای خوبم.همه کسایی که تو مدتی که نبودم بهم وفادار موندن!! من برگشتم .جاتون خالی خیلیییییییییییییی خوش گذشت.مدتی بود مهمونی نرفته بودم.حسابی بهم چسبید.البته هنوز هم دلم مهمونی میخواد.۵ تا مهمونی دلم میخواد.یا به جاش منو ببرین ۳ روز اصفهان.یکی از این دو مورد باشه کافیه.اها .نه .یکی از سه مورد . یکیشم اینه...
-
تشکر.قدر دانی.خوش امد گویی وزور گیری نظر
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1384 06:08
سلام به همه دوستای خوبم که تو بدترین شرایط منو تنها نذاشتن(حالا باز ساروی کیجا میخواد قلط املایی ازم بگیره) مجبور شدم (بنا بر پاره ای مسایل ادرسمو عوض کنم .امیدوارم برای پیدا کردنم به دردسر نیا فتاده باشین. ممنونم که اومدین بهم سر زدین. یه سری از مطالب بلاگ قبلیمو که دوست داشتم منتقل کردم اینجا.حیف که نتونستم نظرات...
-
وقتی خدا بغض میکند
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1384 05:04
سرش رو کرد طرف آسمون ،چند بار پلک زد تا اشکهاش سرازیر نشن.سرزمینشون بیشتر اوقات گرم بود اما اون روز فصل بادهای سرد بود.باد شنهای دشت رو برد هوا وگرد کرد وپیچید توی دشت. نفس نفس میزد از زور بغض .دستارش رو باز کردو گوشه ای پرت کرد.دستش رو ستون کرد روی یه صخره و با خستگی نشست.از صبح سحر با خودش جنگیده بود.خسته بود.نفس...
-
خاطره
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1384 05:03
امروز روز هجوم خاطره ها بود.خاطراتی که خودم با خودم داشتم. خاطرات عصرها گوش کردن به «خروس زری پیرهن پری».بعدها هم «شهرقصه »اون قدر که شدم هم شهریشون و عوض خاله سوسکه شدم خرخراط. سالها بعد اما به خاطر میارم خاطرات صبح هایی که با صدای آهنگهای ابی روزم رو شروع میکردم.ابی با صدای بلند. بعدها شبهایی که باآهنگهای «آینا»...
-
گفتم میرم.گفتی برو به سلامت
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1384 04:59
fekr mikardam mimoonam.fekr mikardam mimooni. fekr mikardam bahar miado too sobh haie khonakesh too baghale to bidar misham,fekr mikardam tabestoona kenare estakhr mishinio be shena kardanam negah mikonio bishtar az to man lezzat mibaram.fek mikardam paiiz miad,too asraie delgiresh ba ham roo bargaie khoshko zard...
-
مسیح باز مصلوب
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1384 04:47
salam,taghriban sobh be kheir . bi khabi bad joori kalafam karde. az saat 3 ta 5 too rakhtekhabam dashtam joon mikandam be omide inke ie zarre khab be cheshmam biad. amma naioomad. velesh kon ,be jahanam. tasmim gereftam biam too net bebinam che khabare,ke khob hich khabari nabood,doost daram alan ie matne kheili...