سال نو رو از حالا تبریک میگم.احتمالا بتونم مطالبتون رو بخونم اما گمون نمیکنم بتونم چیزی
هم بنویسم.
کاش سال نو با اومدنش صلح و آرامش و خوشبختی برای همه ی آدمها ی دنیا بیاره.
کاش سال جدید سال خیلی خوبی برای بچه های قندهار و بغداد و غزه و آفریقا و تبت باشه.
حالا که میخوام آرزو کنم تا همه سال خوبی داشته باشن بیشتر متوجه میشم که چه قدر
تعداد آدمهایی که دارن زجر میکشن زیاده.
اینهایی که شمردم بخش کوچکی از آدمهای دردمند دنیان.
خدایا به همه ی آدمها منطق و عشق رو باهم بده تا همه ی جنگها و گرسنگی ها و خشونت
ها از بین بره.
آمن.
برای همه ی دوستای اونور آبی دلی به بزرگی دریا آرزو میکنم.
برای اینوری ها هم تعطیلات عالی .
دوستتون دارم .دوستم داشته باشین.
خداحافظ تا سال بعد.
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر
به پای سرو کوهی دام
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام.
آذربایجان شرقی
بناب: رسولی صدیقی
سراب: مجید نصیرپور سردهانی
هشترود: محبوب حضرتی
میانه: سیدحسین هاشمی
مرند: سیروس سازدار
تبریز: دکتر مسعود پزشکیان
آذربایجان غربی
میاندوآب: دکتر محسن رائی ، ظفر محمدی
خوی: سیدابوالحسن موسوی
اردبیل
اردبیل: ولی آذروش، مالک رضایی
کرمی: نصیری
پارسآباد و بیلهسوار: عباس جهانگیرزاده
اصفهان
اردستان: دکتر احمد رمضانی
خمینیشهر: آقای اللهیاری
نائین: سید طباطبائی
نجفآباد: مجتبی طاهری
لنجان: آقای بزرگی
اصفهان: علی کردآبادی، مجتبی هاشمی
فریدن: شجاعی
کاشان : مجتبی شریعتی نیا سر
ایلام
شیروان چرداول ایوان مهران: دکتر داریوش قنبری
بوشهر
بوشهر و دیلم و کناره: حسن قائدزاده
دشتستان: جهانشیر کدخداپور
دشتی: سیدمحمدمهدی پورفاطمی
دیر و کنگان: علی کرمی
شهرکرد: نصرالله ترابی لردکان: آقای علیپور خراسان شمالی بجنورد: شهریاری، مرتضی صادقی خراسان رضوی نیشابور: غلامحسین مظفری، خانم مطهره سخاوتی قوچان: هادی شوشتری کاشمر: محمدعلی خباز مشهد: آقای آفریده، آقای امینی، آقای موهبتی درگز: محمد دلاور فریمان: آقای مهندس شریفی خراسان جنوبی خوزستان رامهرمز: آقای بهمنی ماهشهر: جلال درویش شادکان: دکتر عیسی مقدمیزاده آبادان: عبدالله کعبی بهبهان : عبدالمهدی فقهی زاده زنجان زنجان و طارم: آقای دکتر سعداله نصیری، جمشید انصاری سمنان سمنان: کواکبیان گرمسار: اقایان غندالی و شیخ طاهری سیستان و بلوچستان زاهدان: پیمان فروزش فارس آباده: علیرضا فرود لامرد و مهر: سیدحبیب حسینی المدنی، فسا: یحیی تهمتن فیروزآباد: ابوذر کرمپور حقیقی قم قزوین قزوین - آبیک: قدرتالله علیخانی،ایوب رحیمی تاکستان: امیر طاهرخانی کردستان مریوان : اقبال محمدی کرمان کرمان وراور: محمدعلی کریمی، دکتر محمود جواد فدایی رفسنجان: شیخ حسین هاشمیان شهر بابک: جعفر رضازاده بافت: محمدتقی بختیاری سیرجان: حسین دعاگویی بم: دکتر اصغر مکارم جیرفت: آقای اسلامپناه کهنوج: مختار وزیری زرند: دکتر حسین امیری خانمکانی کرمانشاه کرمانشاه: هدایتالله فرهادی، دکتر جهانبخش امینی، جهانگیر کرمی اسلامآباد: شهریار منصوری کنگاور: حجتالله رستگار کهگیلویه و بویراحمد گچساران: غلامرضا تاگردون بهمئی: لطیف رستاد گلستان گرگان: 1- عبدالله میراکبری 2- سید سبحان حسینی، محمود ربیعی علیآباد کتول: عینالله علاء رامیان و آزادشر: غلامعلی کوهساری گیلان لرستان خرمآباد: محمد بهاروند، نورمحمد فردی بیراموند درود و ازنا: آقای غلامرضا عبدالوند بروجرد: محمد حسن ستاری کوهدشت: آقای علیمحمد سوری لکی مازندران ساری: علی اسدی، علیاصغر یوسفزاده نوشهر - چالوس: آقای دکتر محسنی قائمشهر: آقای بزرگنیا، آقای ولیالله رعیت بابل: محسن نریمان مرکزی خمین: آقای مقیمی هرمزگان میناب: دکتر علی معلمیپور بندرلنگه: آقای عبداله حسینی بندرعباس - قشم و حاجیآباد: سیدمصطفی ذوالقدر، علائدین عزیاز همدان ملایر: عباس آریازند اسدآباد: آقای خزایی نهاوند: دکتر مهدی سنایی بهار و کبودرآهنگ: علی یعقوبی همدان: محمود نیلی، غلامحسین مجذوبی یزد اردکان: محمدرضا تابش یزد: علیاکبر اولیاء شهرستانهای تهران دماوند: محسن صفری ساوجبلاغ: سیدعلی حسینی
مدتی بود تو ذهنم این حرکت رو مرور میکردم ودر پی امکانات مالی برای این هدف و
دنبال یه پایه برای این کار میگشتم.
تا اینکه امروز با http://audiostory.blogspot.com وبلاگ آشنا شدم.
خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم.خدارو هزار بار سپاس که امروزه روز هم هستن
کسایی که اینجوری فکر میکنن.
خدایا شکرت.
اگه میخواین بدونین مزخرفاتی که نوشتین چند می ارزه برین اینجاhttp://business-opportunities.biz/projects/how-much-is-your-blog-worth/
حتما همتون میدونین که بعد از اینکه دولت بریتانیای کبیر مخالفانش رو به استرالیا تبعید
کرد.چه بر سر بومی های استرالیا اومد.شاید با من هم عقیده باشید که خفیف شده و به یک
سوم رسیده ی بلایایی که در دوران اروپای نازی سر یهودی ها اومد.
هیچ کس حق نداشت باهاشون ازدواج کنه.کودکان پسر و دختر رو از بچگی از هم جدا میکردن
.حق ازدواج نداشتن .تا نسلشون ادامه پیدا نکنه.برده بودن و خیلی از مسایلی که چون
رسانه مثل امروز نبود و استرالیا هم زیر مجموعه ی سرزمین های ملکه .طبعا به گوش فلک
نرسید.
هیچ چیز درد و رنج جسمی و روحیی رو که تک تک بومی ها از پیر و جوان و کودک و مرد و زن
تو اون برهه از زمان که اتفاقا کوتاه هم نبود رو نمیتونه جبران کنه اما
من خوشحالم.
خیلی خوشحال.
به خاطر عذر خواهی تاریخی نخست وزیر استرالیا از بومی ها به خاطر تمام دردهایی که نژاد
سفید مسببش بود.
من خیلی خوشحالم.
برای غرور تک تک بومی های باز مانده خوشحالم.برای نفس عمیق بعد از شنیدن این عذر
خواهی خوشحالم.
برای وجود ادب و انسانیت و شجاعت در دیپلماسی امروز استرالیا خوشحالم .
نکته ی بعدی :اینکه میتونم قسم بخورم یکشنبه شب از هر ۱۰ تا خونه یکی توش مهمونی
بوده.با این که ماه صفر هست و اصولا دولت باید سخت میگرفت .اما چون شب ۲۲ بهمن بود
هیچ گیری نمیدادن.ترافیک هم که بیداد میکرد.مردم هم یاد گرفتن که شبهای اعیاد مذهبی و
۲۲ بهمن رو مهمونی بگیرن و خوش بگذرونن و از فرصت استفاده کنن .
این توضیح رو واسه خارجی ها دادم داخلی ها که خودشون میدونن اوضاع از چه قراره.
لابد همتون یا مهمونی بودین یا مهمونی دادین.
نکته ی بعدی اینکه :سرکار خانم شب قطبی ضعیف حال میدی.پیدات نیست.اس ام اسی/
زنگی/ای میلی/کامنتی/کامپلیمنتی...
پارسال این موقع ها من براش میرقصیدم اون با چشمای متعجب و کمی نگران
نگاهم میکرد.
۱۰ روزی هست که هر روز با هم میرقصیم.دور خودش میچرخه و دستاشو هم گاهی
تکون میده و گاهی هم نیمه نشسته میشه و گاهی یه پاشو بلند میکنه و میاره بالا.
آهنگ مورد علاقه اش «فقط یه نگاه»اندیه وتکنوهای آلبوم سال ۲۰۰۰ جی جی آگوستینو.
«نیلوفر »فارز رو هم خیلی دوست داره.
آهنگهای مورد علاقه اش که شروع میشن یه جیغ کوچولو میزنه و به من نگاه میکنه .
یعنی که تو هم ابراز احساسات کن .آهنگ که تموم میشه میخنده و دست میزنه.
میخواین با این همه خوشی اضافه وزن نیارم؟
دیشب باز تو فکر فروغ بودم و کارهاش و زندگی و غم هاش.باز هم غمی
عجیب و بی اسم و بی نشان به سراغم اومد که معمولا بعد از خوندن
شعرهاش و فکر کردن به زندگیش دچارش میشم.
این دفعه اما سعی کردم از نگاه دیگه یی هم ببینم .
یاد تنهایی و بزرگواری پرویز افتادم و بی پناهی و بی مادری کامیار.
گور بابای پرویز شاپور .بره یه زن دیگه بگیره.اصلا شاید هر زن هرجایی
یه شبه یی هم بتونه بکنه کاری که فروغ میکرد براش.
کامیار چی؟کامیار هم بره یه مادر دیگه بگیره؟
کسی بعد از فروغ براش فیل و ماشین نقاشی کرد؟
کی «فین»کردن رو یادش داد؟
کسی بهش فرصت بچه گی کردن رو داد؟
کی اولین خط خطی هاشو قاب کرد زد رو دیوار؟
کسی بعد از اون براش صدای گربه و خروس در آورد؟
بعدها که به مدرسه رفت نوشت:مادر در باران رفت؟
به خاطر شعر یا فیلم یا عصیان یا حتی ابراهیم گلستان میشه برای کسی
مادری نکرد؟
«ساده است چیدن گلی
و فراموش کردن که
گلدان را آب باید داد...»
آخماتوا
صد سالگی زنی که گفت :
«انسان زن به دنیا نمی آید؛زن میشود.»
رو به همه ی زنان و مردانی که برای برابری تلاش میکنند تبریک میگم.