زمانی برای مستی اسبها

هذیان در تب ۳۶۰ درجه

زمانی برای مستی اسبها

هذیان در تب ۳۶۰ درجه

 

 

چون سبوی تشنه  

که اندر خواب بیند آب و اندر آب بیند سنگ 

دوستان و دشمنان را می شناسم من. 

 

 

 

من به موسوی رای میدهم  

 

شما چه طور؟ 

 

 

 

غزه شهر بی دفاع

 

 

 

من میگم میبینی چه کشتاری راه انداختن؟

"جمشید چالنگی" میگه آقای "مناشه امیر" به نظر شما این درگیری اخیر ممکنه که

به یه جنگ مذهبی تبدیل بشه؟

میگم  دست کودکان بی جان رها شده در هوا رو دیدی؟

میگه واسه اینکه پسر دو سال و ده ماهه ام در آینده تنها نباشه دوباره حامله شدم.

میگم میبینی شبهای غزه با انفجار بمبها از روز روشنتره؟

میگه از امریکا عکسهای آتیش بازی سال نو رو برات ای میل میکنم.

میگم باید کاری کرد.برای صلح .صلح پایدار.

روی بیلبوردها زدن که برای اعزام به غزه ثبت نام میکنن.

میگم هیچ کاری نکنیم بهتر از این نیست که هیزم بفرستیم واسه روشن نگه

داشتن این آتیش؟

بی بی سی میگه :به نظر شما تصویری که  جهان از ایران داره منصفانه است؟

میگم این مادرهای خاورمیانه ایی چشمۀ اشکشون خشک نمیشه؟

ایی میل میزنه که دارم از هلند میام ،برات "ریمل" بیارم؟

میگم دلم میخواد پیاده راه بیافتم برم غزه و بیافتم به پای تک تک مقصرها و

غیر مقصر ها ،شاید التماسم نتیجه بده.

زنگ می زنه و میگه:آخر بهمن میریم "تایلند" میای؟

داد میزنم که آهای مردم چرا روز اول که میگن یه موشک یه زن رو کشته

همه میگین وایییی ،اما بعد که شمار کشته ها به 1000 نفر رسید همه چیز

براتون عادی شده؟

میگی راستی ،پاساژهای تهران تا 50 درصد تخفیف رفتن تو حراج.

فریاد میکشم  ایهاالناس،  11 ماه سال داشتین داد میزدین که "واحقوق بشرا"

زنان و کودکان و مردان غزه شامل حقوق بشر شماها نمیشن؟

سخنگوی یانکی ها نسبت به وضعیت شیرین عبادی و بسته شدن دفترش

ابراز نگرانی میکنه.

انگار بعد از "بیگ بنگ" انسان هم مرد.

الو ...الو...کسی گوشی دستشه؟ کسی اونور خط هست هنوز؟

 

 

بسی رنج بردم در این سال سی.

  

 

 

سلام بر سی سالگی. 

 

 

 

 

جایی برای مستی اسبها

 

 

حضرت آیت الله خامنه ای،آقای پوتین،آقای مدودف،سرکار خانم ملکه ی انگلستان،صدراعظم

عزیز آلمان،آقای بوش،آقای برلوسکونی،آقای پاپ بندیکت شانزدهم ، آقایان و خانمهای دیگر:

میدانم اداره کردن کشورهای مطبوعتان آنقدر سخت و وقت گیر هست که شاید فرصت دیدن

ساعتی از برنامه های تلوزیون را نیز از شما بگیرد.

درک میکنم که حتی اگر فراغتی دست دهد ترجیح خواهید داد برنامه های سیاسی و تفسیر و

تحلیل ها را دنبال کنید.

میخواهم به عنوان یک شهروند عادی ساکن بر کره ی خاکی از شما بخواهم نیم ساعت از

وقتتان را به دیدن تصاویری از گزارشهای مربوط به گرسنگی پیش رونده در دنیا و مخصوصا

آفریقا اختصاص دهید.تصویری که مادران و کودکانی را نشان میدهد که از فرط گرسنگی قادر

به پراندن مگسهای اطرافشان نیستند.کودکانی با شکمهای برآمده ،بازوان و پاهایی باریک ،

سرهایی بزرگ و قدی کوتاه.

مادرانی بیمار و نزار که در نگاهشان غم و هراس موج میزند.

برای درک عمق اندوه مستولی بر لحظه های همه ی مادران و کودکان گرسنه ی دنیا ،الزاما

نباید مادر بود.انسان بودن کافیست.

امروز گرسنگی اتیوپی با 147 میلیون دلار سیر میشود.این مقدار پول برای من و تمامی آن

گرسنگان بسیار زیاد است اما برای شما تنها یک عدد است.یک عدد که روی کاغذی مثلا

برای خرید یک پنجم تسلیحات سالانه ،خرید چند دستگاه اتومبیل لوکس «بنتلی» برای سفیر

و وزیریا یک هواپیمای تشریفاتی برای مهمانهای رسمی نوشته میشود و شما تنها با یک

امضا موافقت خود را اعلام میکنید.

حضرت آیت الله خامنه ای ،بیش از هرکسی به عنایت شما امید بسته ام.آخر شما انسان

متدینی هستید،تدین به دینی دارید که به امور خیریه سفارش میکند.بزرگان دینتان اشک

از چشم یتیم و بیمار و گرسنه و غریب و مظلوم می ستردند.قرص نانی اگر داشتند،

به گرسنه ای پیش کش میکردند و خود با نمک زبان به افطار میگشودند.

از شما میخواهم پیش گام نهضتی شوید که اجری بالاتر از ثواب این کار نمیشناسم.

طبق آمار هرچند روزی که دیر شود 50 هزار کودک به تعداد گرسنگان در خطر

مرگ افزوده میشود.

آقایان و خانمهای مسیحی،نمیدانم شما چه قدر به آموزه های دینی تان پایبندید.

مسیح نیز از جنس دوست داشتن بود.اصلا مگر پیامبران به خاطر ارتقای

سطح زندگی مردم مخاطرات رسالت را نپذیرفتند؟

همه ی پیامبران از جنس بلوری عشقند و اگر پیروان راستینی هستید باید

عشق به مردم را بالای لیست علاقه مندیهایتان ثبت کنید.

چه فرقی دارد هم وطن ایرانی من گرسنه باشد یا یک اتیوپیایی .

چه تفاوت داردیک هم شهری سوئدی من گرسنه باشد یا یک دوست

آفریقایی دیگر.مگر نه اینکه گرسنگی برهمه ی انسانها تاثیر مشابهی

میگذارد.

صدای گریه ی کودک من با صدای گریه ی کودک تو دوست من،که در آن

سوی مرزهای فرضی هستی چه تفاوتی دارد؟

آقایان ،خانمها اگر لطف کنید و هر کدام مبلغی را برای سیروسالم کردن

همه ی کودکان گرسنه اختصاص دهید ،جدای از عمل کردی که تا امروز

داشته اید،نامتان را برای همیشه در بخش مثبت تاریخ ثبت خواهید کرد.

کاری سترگ که تا همیشه ی تاریخ نامتان را جاودانه خواهد ساخت.

هزاران سال بعد نیز مردم از چند اسطوره ی نورانی با افکاری بزرگ

و انسان دوستانه با عشق و احترام یاد خواهند کرد.

شاید باور کردنی نباشد که میشود با صرف مبلغ چند میلیارد دلار برای

مناطق دچار خشکسالی و فقرو گرسنگی شده،شغل و رفاه نسبی ایجاد

کردو کودکانشان را برای همیشه از عذاب گرسنگی و بیماری و عقب

ماندگی ذهنی و حتی عقب افتادگی صنعتی و کشاورزی رهاند.

آقایان ،خانمها اگر مبلغ این کمک را بین کشورهای قدرتمندتان مثلا

40 کشور تقسیم کنید عدد قابل توجهی به دست نمیاید.عددی که حتی

بهانه ایی به دست مخالفی دهد.اما ،بچه ها و نوه هایتان و نسلهای

بعدی را از آزارِ دیدن ِتصویر یک انسان درحال زجر کشیدن در

قاب کوچک تلوزیون نجات خواهید داد.

شاید با این حرکت شما ،موجی برای از بین بردن فقر و بیماری و

تبعیض راه بیافتد وجهان تبدیل به جایی برای انسانها و پروانه ها و

دوستی ها و گلها شود.همان بهشت موعود.

 

 http://www.zendegi.ca/film/tasavvor/index.htm 

 

 

 

حکم کن قاضی.حکم دل.

 

 

تو واقعا چی میگی؟چه طور قضاوت میکنی؟وقتی یه زن و مرد رو از تو رختخواب

سک -سی و عاشقونه میکشن بیرون و میارن پیشت ،چی میگی؟آخه تو به عشق و

 سک -س معتقدی.

وقتی یه دختر خوش تیپ و خوش پوش رو به بهانه ی بد حجابی میارن چی؟آخه تو

دیده بودی که اون هم همین طور لباس میپوشید.چه طور میتونی قضاوت کنی وقتی

کسی رو که دوستش میداشتی هم همین طور لباس میپوشید و تو قبولش داشتی.

یا وقتی یه جمع مشروب خورده رو از تو پارتی میکشن بیرون و میارن جلوت که

بگی چه قدر باید حبس بکشن یا چند تا شلاق بخورن،اون موقع چی میگی؟

تو که هم مهمونی میرفتی و هم مشروب میخوردی و هم دست در دست دختری

میرقصیدی.والس ،تانگو،...

بهم بگو اون موقع که یکی رو میارن پیش توی حاکم شرع که تمام جرمش اینه که

مسلمون نیست چی؟

تو دیده بودیش.مسلمون نبود .معلوم نبود چی بود.اما مسلمون نبود.هر چند که بعضی

آیینهای اسلام رو دوست میداشت.

اگه بگن زنیکه شوهر مسلمون داره و خودش مسلمون نشده ،چی کار میکنی؟

اگه بیان بهت بگن یه زنی رو آوردیم که شوهر داره و اما ؛یکی دیگه رو هم

دوست میداره چی میگی؟

اصلا فرض کن یه دختره رو آوردن پیشت میگن داشت تو ملا عام سیگار میکشید.

چی کار میکنی؟چی میگی؟هر چند که برابر قانون این کار جرم نیست اما مگه

میشه یه دختر تو یه شهرستان کوچیک مثل...چه میدونم ،مثل 90 در صد شهرهای

ایران ،تو پیاده رو راست راست راه بره و سیگار بکشه؟

من که باورم نمیشه تو چیزی بگی.حتما سکوت میکنی.چند ساعت،چند روز سکوت

میکنی؟آخه تو همه ی اینها رو دیدی.تو به 90 درصد قانونی که برابر اون داری

حکم میکنی اعتقادی نداری.اما به مهمونی ،مشروب خوری،عشق،سک-س،...

معتقدی.چه جوری علی رقم اعتقادت به چیزی که باور نداری حکم میکنی؟

مثلا دستت پر از سر گشنیزو خشته ،اما به پیک حکم میکنی؟

چه جوری؟شاید دیوانه ای؟راستی مگه قاضی نباید از عقل سلیم برخوردار باشه؟

پس دیوونه نیستی.پس دائم داری به چیزی که بهش مطلقا اعتقادی نداری حکم

میکنی.بعدش،شبها چه جوری میخوابی؟سخته ؟میفهمم.باید خیلی خیلی سخت

باشه.مثلا هی قیافه ی مجرم ها بیاد تو ذهنت و فکر کنی که همشون

فقط و فقط به دلیل نداشتن پارتی گردن کلفت 20 ضربه شلاق خوردن یا 2 ماه

حبس کشیدن ،موهاشون رو تراشیدین،تو زندان کتک خوردن،غرورشون حسابی

خورد شده،تو حبس معتاد شدن..آبروشون رو هم بردین یا اصلا الکی الکی طبق

قانون توحش سنگسار هم شدن و....هزار تا بلای دیگه.همه که مثل تونمیتونن با

یه تلفن یا چه میدونم نشون دادن یه کارت محله رو واسه خودشون قرق کنن.

گمونم تو به اندازه ی این چند سالی که تو دادگستری کار میکنی داری از بی خوابی

رنج میبری.

نه .اینم نمیشه.آخه قاضی باید در شرایط کاملا نرمال قضاوت کنه.گرسنه و تشنه نباشه.

بی خواب نباشه و...

پس با اون همه عذاب وجدان مجبور هم هستی که بخوابی.آخی.نازی.خیلی دلم برات سوخت.

راستی چند تا قاضی دیگه تو شعبه ی شما،تو دادگستری شهرتون،تو استانتون و تمام کشور

به جز قاضی مرتضوی هست که مثل تو یه جور دیگه فکر میکنه اما جور دیگه ایی عمل

میکنه؟

1 ملیون نفر قاضی باید داشته باشیم تو کشور ،ها؟آمار دقیقش رو نمیدونم.تو به من بگو.

با حساب من 1 ملیون نفر هر شب مجبورن با یه عالمههههههههه عذاب وجدان بخوابن.

این خودش فاجعه سازه.چون بعد از یه مدت بد خوابی و بی خوابی طرف دچار کلی

افسردگی و مشکلات روحی دیگه هم میشه.راستی میدونستی افسردگی آدم رو چاق میکنه؟

واسه همینه که همه ی قاضی هایی که تا حالا دیدم چاقن ؟

با اینکه قاضی ها و خانواده هاشون از مسکن و آب و برق و گاز و خودروی مجانی دولت

بهره مندن اما روحیه اشون داغونه.بالاخره یه بخش بزرگی از روحیاتشون رو به خانواده

هاشون انتقال میدن دیگه.همینه که باعث میشه حتی خانواده هاشون هم افسردگی بگیرن.

حالا اون عده یی که مثل قاضی مرتضوی فکر میکنن و الکی خوشن رو میذارم کنار.

اه.بگذریم.ناراحتت کردم.واقعا منظورم ناراحت کردنت نبود.با حساب من خودت به

اندازه ی کافی ناراحتی.

اصلا یه پیشنهاد.بهتر نیست برای رهایی از بی خوابی و بد خوابی و چاقی و ناراحتی

و...بیای به خیل عظیم و مایه دار  بساز بفروش های بازار مسکن بپیوندی؟

اصلا شاید همه ی بساز بفروش ها یه روزی قاضی بودن.کسی چه میدونه.

شبها یی که روزش یه دختر دو رگه ی مسیحی –بهایی مثلا، و سیگاری وبا یه لباس

دکلته وموهایی آشفته و  مست رو بامعشوقه اش تو پارتی گرفتی و انداختی حبس بعد

 از تحمل مثلا 20 ضربه شلاق و دیدی نمیتونی بخوابی،به پیشنهادم فکر کن.

شب به خیر عزیزم.خوب بخوابی.

 

 

 

 

گربه روی شیروانی داغ

 

 

خاک تو سر روزگار.

چرا «پل نیومن» باید پیر بشه؟چرا باید تو فیلم massage in a buttle به جای پدر

کوین کاستنر بازی کنه؟چراااااااااااااااااااااااااااااااااا؟

من حاظرم یه شبه پیر شم اما پل زیر شیروونی داغ با پای گچ گرفته دراز بکشه.

 

 

 

خارج ازجریان بازی

 

 

پاسخ به آزاده ی عزیز:

آزاده جان.طی یه کامنت بهم بگو وزنت و قدت چه قدره و آیا بیماری قند داری یا نه؟

آیا مشکل کم کاری تیروئید داری یا نه؟

متاسفم .طی یک اشتباه نتونستم بهت ای میل بزنم.

 

 

 

 

۱۷ اردیبهشت

 

 

تولدت مبارک دوست من.

یادم میمونه که تو با بهار اومدی.

با بهار هم رفتی.

خوب باش.

 

 

من هنوز به آینده ی دنیا امیدوارم.پس هستم.

 

 

 

 «بودن یا نبودن »

 

 

    کاش مسئله این بود.