زمانی برای مستی اسبها

هذیان در تب ۳۶۰ درجه

زمانی برای مستی اسبها

هذیان در تب ۳۶۰ درجه

 

چند روز پیش موقع ی پیاده شدن از ماشین با شدت هرچه تمام تر در ماشین رو رو انگشت سبابه ی دست راستم بستم.

یک لحظه لطفا تصور بفرمایین.

ممنونم از احساس هم دردیتون .

الان خیلی بهترم .

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
همسفر شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 17:24

الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

مهدی یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 21:36 http://mitia.blogfa.com

بنده خدا

خاموش دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 http://www.quarantine.blogfa.com/

آخ آخ آخ آخ...
پس برا همینه که مدتیه نیستی...
پذیرفتنیه که دستت برای تایپ کردن و نوشتن سرویس خوبی نده.

یه روزی یه نفر دعا کرد برا من که الهی پام بشکنه، بعد انگشت خودش به دردی گرفتار شد تو مایه های شکستن، دنیا رو میبینی که چقدر بالا و پایین داره؟
به هر حال آرزو میکنم که مشکلی برات درست نکرده باشه و بزودی خوب بشه.

خاموش چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 23:37 http://www.quarantine.blogfa.com/

هوس کردم یه کم نقش ساروی کیجا رو بازی کنم:
ببین دخترم،
اگه از سمت داخل، از بدن به سمت خارج، شروع کنی، به شرطی که دستت رو به صورت مستقیم رو به جلو بگیری به طوری که کف دستت رو به زمین باشه، انگشت اول شست هست و دوم اشاره و سوم میانه و چهارم انگشتر و پنجم کوچک.
اول به من بگو ببینم سبابه کدوم انگشته؟ همون اشاره است؟
اگه همونه که اشاره قشنگتر از سبابه است.
.. .. .. .. .. ..
البته این نقش ساروی کیجا بود، ولی به لحن خودم ادا شد.
اگه ساروی کیجا طرف معامله بود، حتماً اولش یه داد هم زده بود و خیلی هم عصبانی بود.

حق با شماست.منظورم همون اشاره است .

شب قطبی شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 21:31

in niz migozarad! faghat ye khatere azash mimune ,baba to ke dardaye kheili sakhtatro tahamol kardi nabinam vase in ghor ghor koni

چشم.

علی دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:18 http://www.iruniha.persianblog.ir

برای من / زخم یادداشت قبلی ت / هنوز هم بزرگتره / انگار که همه ی انگشتام لای در مونده!

میدونم عزیزم.نگفته میدونستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد